علت اینکه هر چی سنگه همه پیش پای لنگه
بهار ابراهیمی
حرکت زمان تبدیل به عدسی و زومی شده است که به سمت نظام حاکم بر جهان جلو می رود و ابعاد وسیع تر و در عین حال جزیی تری از چهره خبیث نظام سرمایه داری را به نمایش می گذارد . بعضی افراد خرده می گیرند که (چرا هر اتفاقی را به نظام سرمایه داری ربط می دهید؟ این عینک را از چشم خود بردارید) پاسخ من به ایشان این است که شما چطور هنوز نتوانسته اید مسـأله ای به این سادگی و بزرگی را در نیابید!؟ که واقعا ریشه بسیاری از ناملایمات اجتماعی و فردی در نظام حاکم بر آنها نهفته است! و چطور حاضرید برای فرار از این مسـأله خود را به هر دری بزنید اما زحمت اندیشیدن به آن را به خود ندهید؟ حتی اگر شاگردِ تنبلی هم باشید تا به درک سوال نرسید از این کلاس اجباری و حل مسایلش گریزی ندارید. پس به جایِ درجا زدن و آخر کلاس نشستن٬ کمی جلوتر تشریف بیاورید و ببینید که ما نقدمان مادى و واقعى است و عینکی هم در کار نیست .
برگ دیگری از حقاق تلخ سرمایه داری
شهر وان ترکیه٬ شهری که مردم کرد زبان زیادی در ان زندگى ميکنند و پناهجویان زیادی هم آنجا ساکن هستند. شهرى که نسبت به شهرهای دیگر ترکیه از کمترین امکانات برخوردار است و بيشتر خاطره شهرهای کردستان در ايران را تداعی می کند. وان میتوانست به شهری توریستی تبديل شود چرا که میزبان مسافران زیادی هم هست. مردم اين شهر و شهرهاى مشابه البته همواره قربانى ناسيوناليسم افراطى ترک از يکسو و فقر و محروميت و سرکوب ناشى از آن و تعصبات فرقه اى و ناسيوناليستى گروه هاى اپوزيسيونى از سوى ديگر بوده است.
وان روز یکشنبه گذشته میزبان مهمان ناخوانده زلزله بود که سقف خانه های قسمتهای عمدتا فقیر نشین را ویران کرد. البته سقف که چه عرض کنم با آن همه تفاوت با خانه های طبقه سرمایه دار !وان مهمانان دیگری هم داشت و هنوز دارد. فاشیست هایی که حتی در چنين شرایطی دست از بازی های خطرناک ضد انسانى شان بر نمیدارند. پان ترکيستهاى مرتجع تا آنجا که در توانشان بود در کار مدد رسانی اخلال ایجاد کردند و تلاش کردند بین مردم منتسب به "ترک" و "کرد" به اندازه دیوارهای فرو ریخته از زلزله دیوار بکشند و بر زخم مردمى محروم شادى کنند!
مانده ام در چنین وضعیتی چطور افرادی هستند که رو به آسمان هنوز ... هنوز از آسمان میخواهند برایشان کاری کند! و انگشت تعجب به دندان خشم می گیرم وقتی می بینم انسان هایی که خود قربانیِ این نظام خونخوارِ کثیف اند٬ چطور خود را به ابزاری برای تباهی خود در دست سرمایه داران٬ فاشیست ها و مذهبیون تبديل می کنند؟ چطور از یکطرف مردم به جنبش اشغال وال استریت ملحق میشوند و کمی آنسوتر مردمی بعد از به اصطلاح انقلاب بیل به دست گورکن های مذهبی میدهند؟ این است قصه سنگ و پای لنگ .
در این وارونگی های دیوانگان٬ دیوانه بنامند ما را آرزوست. زنده باد آزادى و برابری و رفاه!